بازم سلام من اومدم
امروز میخوام که این خبیسان رو براتون روانشناسی بکونم تا همه اونا رو بشناسید پس
اول از ناپلئون اون یه انسان خود خواه ولی با اراده بود که نیمی از جنگهای رو که انجام داد و عده زیادی رو از سر راه برداشت و خون بیگناه زیاد به زمین ریخت به امر زن از خود راضیش بود پپس به تعریفش گوش نکنید چون اون یه چرمنگ بی خواصیت که فقط بلده بگه چشم
بعد بالزاک اون گفته که ( حساسیت،عشق،تحمل و فداکاری زندگی زنان را تشکیل می دهند )
به قول یارو گفتنی ای که الا گفتی ای یعنی چه اخه مردک بی اراده من نمیدونم تو از زن ترسیدی که این جمله بی سر و ته رو گفتی یا خواستی یکی رو از راه به در کنی ولی این نشون میده که خیلی زن ذلیل هستی خوشحالم که دیگه توی این دنیا نیستس تا کسی از این گفته های تو سوء استفاده نکنه و از خودش تعریف نکنه
نفر سوم جرجی زیدان من که تا حالا ازش چیزی نشنیدم ولی معلومه که یه پاچه خواره وارد به کارش چون جملش رو اگه خونده باشید میفهمید و حتما میشناسیدش دوستان
اما نفر بعد هرود اون زده توی خال چون اون خانوم ها رو خوب شناخته و رگ خوابشون رو به دست اورده ای کاش یا اون هنوز زنده بود یا اینکه من در دوران اون میبودم و ازون چیز یاد میگرفتم نگین جان لطفا اگه کتابی ازش میشناسی به من و دیگر دوستان هم معرفی کن
نفر پنجم موریس مترلینگ این که درست اونها همیشه یه نشانه مثبت دارن ولی من نمیدونم که اون دربین چند نفر این خوصوصیت رو پیدا کرده چون فقط در بین نوابق خانوم این یک خصوصیت یافت میشه
نفر ششم ویکتور هوگو درست گفته چون هیچ زنی کامل نیست پس به اون ایرادی وارد نمی باشد
و اما نفر آخر گوته اون باید به یک شکست عشقی تو یکی از ازدواج هاش رسیده باشه که خانومش هم اون رو رها کرده و رفته خونه باباش تا تکلیفش معلوم بش و حتما برادرهای هم وجود داشتن که حسابی خارونده باشنش و در این حال اون این جمله رو گفته تا یکی رو به طوری ..... اره دیگه
پس دیدید که هر کدوم از این اقایون به طور دارای ایراداتی هستن الا نفر ششم و شما نگین خانوم چیزی بگو که من حریف نباشم چون من کوتاه نمیام حالا اگه کسی جواب داره حتما بگه تا بدونیم
تا بعد