"
واژه دختر:
دختر در زبان سانسکریت "دوهیتر" خوانده میشود و به معنی "دوشندهء شیر" است که این پاژنام از دوران دامپروری و گلهداری آریاییان است. این واژه در اوستا "دوغذر" و در زبان پهلوی "دوخت" و "دوختر" و در فارسی "دخت" و "دختر" است چنان که در انگلیسی نیز "daughter" خوانده می شود. اما ایرانیان با آنکه پاژنام دختر یا یادگار دوران کهن را در زبان خویش نگاه داشتند در درازنای زمان دو پاژنام زیبای دیگر به او دادهاند:
نخست کنیزک به معنی "زن کوچولو" که کهنتر از پاژنام "دختر" است. دیگری دوشیزه به معنی "دوست داشتنی کوچولو" و از همین واژه: "دوشَست" در پهلوی به معنی معشوق و "دوشارم" در پهلوی به معنی عشق و "دوست" در پهلوی و فارسی. و افزون بر این در فرهنگ ایرانی انبوه نامهای زیبای گلها و بوی گلها و زیبایی گل و درخت و جان و جهان را که بر دختران میگذارند با هیچ فرهنگ و هیچ زبان و کشور دیگر نمیتوان برابر کرد...
ادامه مطلب را در وبلاگ دوستمان بخوانید http://komar.parsiblog.com/
میبینم که بالاخره یک نفر خوشش اومد و برای من اینو نوشته شما هم ببنید و لذت ببرید
جریان خواستگاری بوالفضول الشعرا از دختر شعر دکتر!!
در وبلاگ : دکتر هوهولوهو
دختره(!) :
...بوالفضول! قربون? اون وبت برم
قربون? رگ و تعصبت برم
دیگه از هر چی پوله فراریم
زی ذی نامه ت باشه کل مهریه م!!!
کی میشه که وصله ی جوونت بشه؟
فرهادم بشی و لیلونت بشم؟
... بوالفضول:
صورت آنتیک وخوشگلم یکه!...
کل?هم ریخت وشمایلم یکه!...
دماغم نمادی از ظرافته!
چشم وابرو که دیگه قیامته!
ابرو خوش فرم و سیا عین شبق
غبغبم – چش نخوره – طبق طبق ...
به صورت کامل بخوانید از یک : منبع موثق